کد خبر: ۴۸۰۳۷۴
تاریخ انتشار : ۱۵ مهر ۱۳۹۶ - ۱۱:۱۶
/آقای روحانی در سازمان ملل گفت که اعتدال یک منش، مشی و یک سلوک سیاسی است

غلامعلی دهقان : تهدیدها همچنان زمینه ساز ائتلاف اصلاح‌طلبان و اعتدالیون است/جریان اعتدال دنبال منافع ملی است

فضای سیاسی کشور آرامش نسبی را تجربه می‌کند. دیگر نه از جوش و خروش‌های انتخاباتی خبری هست، نه از تندروهای پساانتخاباتی عده‌ای قلیل که در مراسم ملی و در خیابان بروز کرد. در این آرامش، ذهن‌ها و چشم‌ها متوجه آینده است. به این معنی که جریان‌های سیاسی حاضر در ائتلاف‌های همسو با رصد فعالیت‌های یکدیگر، سعی می‌کنند حرکت‌ها در انتخابات پیش رو را تخمین بزنند.
آفتاب‌‌نیوز :
درباره شرایط سیاسی کشور و فرجام ائتلاف سه گانه اصلاح‌طلبان، اعتدالی‌ها و اصولگرایان میانه با غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه گفت‌و‌گو(در روزنامه ایران) کرده‌ایم که می‌خوانید:

فضای سیاسی کشور شاهد یک آرامش است. این وضعیت، تعادل پس از انتخابات است یا سکون و رکود؟
طبیعی است که فضای سیاسی قبل و بعد از انتخابات یکسان نباشد. انتخابات، عصر رقابت بود، هرچند برخی نامزدها و رسانه‌های همسو با آنان بشدت نسبت به دولت اول آقای روحانی سیاه نمایی می‌کردند. آنان می‌گفتند آقای روحانی در خرداد ۹۲ رأی شکننده‌ای داشت، براین اساس گمان می‌کردند با تبلیغات شدید و حمایت صدا و سیما می‌توانند کاری بکنند که روحانی نخستین رئیس جمهوری چهار ساله ایران باشد. ظاهراً نظرسنجی‌های اولیه در اسفند و فروردین هم نشان می‌داد که رأی روحانی کمتر از ۵۰ درصد است اما حامیان ایشان شامل اصلاح‌طلبان، اعتدالی‌ها و اصولگرایان معتدل، معتقد بودند و انتظار داشتند که با گرم شدن تنور انتخابات، آقای روحانی بیش از دوره نخست رأی بیاورد که این تحلیل عملی شد و ما در نهایت شاهد یک فاصله ۷ میلیون رأی بودیم. امروز هم اگر احساس می‌کنیم سکونی در فضای سیاسی وجود دارد، این امر طبیعی است زیرا یک جریان زورآزمایی خود را انجام داد، اما نتیجه نگرفته است. درست هم همین است که به پیروزی رقیب خود احترام بگذارد و به بازسازی خود بیندیشد. البته امیدواریم که این طور باشد و جریان ریشه دار در انقلاب، اتاق‌های فکری طراحی و خود را بازسازی کند.
تندروها حتی در هفته‌های پس از انتخابات هم سعی کردند فضا را تند نگه دارند اما هرچه زمان گذشت، آنان بیشتر به حاشیه رفته‌اند. دلیل حاشیه رفتن آنان را چه می‌دانید؟
از ۹۲ به این سو بخشی از اصولگرایان که از آنان با عنوان اصولگرایان معتدل یاد می‌کنیم، تلاش کردند خود را به جریان اعتدال نزدیک کنند. چهره شاخص این جریان علی لاریجانی است. این امر در جریان اصولگرا گسلی را ایجاد کرد، زیرا بخشی از این جریان همچنان با فرمان دهه هشتاد عزم حرکت دارند اما اصولگرایان معتدل با دیدن واقعیت‌ها، سعی می‌کنند میان آرمان‌ها و واقعیت‌ها توازن برقرار کنند. تصویب برجام در مجلس اصولگرای نهم با ۱۳۹ رأی، نمونه عینی این توازن بود که سبب شد صفحه به نفع جریان اعتدال و اصلاحات تنظیم شود. معتقدم هرچه جریان اصولگرا عقلانی‌تر عمل کند، به پختگی بیشتری برسد و از شکست‌های خود درس بگیرد، به نفع منافع ملی است. از سوی دیگر، تندروها دیده‌اند که باوجود همه تلاش‌ها، جامعه به آنان «نه» گفت. آن هم در شرایطی که در انتخابات از انجام هیچ کاری از جمله دادن وعده‌های بی‌فرجام مضایقه نکردند، اما وقتی این تلاش‌ها در یک مردمسالاری بومی به نتیجه نرسید و آنان به عینه دیدند که با تفکرات انقباضی حتی نمی‌توانند اطرافیان خود را اداره کنند، این واقعیت‌ها باعث تجدید نظر در این جریان شد. بخشی از اصولگرایان از سال ۹۲ تجدیدنظر کردند و بخش دیگر، حالا بعد از انتخابات ۹۶ اگر هنوز تجدیدنظر نکرده‌اند، حداقل به فکر فرورفته‌اند.
فرآیندهایی که به آنها اشاره کردید، در نهایت به حاشیه رفتن بیشتر یا دگردیسی تندروها منجر خواهد شد؟
نه فقط در جغرافیای سیاسی ایران، بلکه در خاورمیانه همواره این بستر وجود دارد که یک جریان تندرو رشد کند؛ جریانی که نگاه‌های باز در عرصه فرهنگ را برنمی‌تابد و در سیاست خارجی همیشه اصل را بر دشمنی می‌گذارد، نه تعامل. این درحالی است که رهبری بر تعامل در سیاست خارجی تأکید کردند، اما این جریان به گفت‌و‌گو معتقد نیست و از بالا به پایین به جامعه نگاه می‌کند. آنچه می‌تواند روند رشد این جریان را بر هم بزند، مسلمانان سیاسی روشنفکری هستند که هم دغدغه سنت دارند و هم درک درستی از جهان مدرن و تلاش می‌کنند میان این دو توازن و تلفیق ایجاد کنند. بعد از ۴ دهه از انقلاب، به نظر می‌رسد اصلاح‌طلبان و اصولگرایان معتدل با واقع بینی با مسائل امروز برخورد می‌کنند.
هشدار آقای لاریجانی درباره وعده‌های یارانه‌ای نامزدهای انتخابات هم بر همین اساس بود. به طور خلاصه، از یک زاویه نظری بستر فعالیت جریان تندرو فراهم است، اما اصولگرایان عاقل و اسلام گرایان سیاسی معتدل، باید پرچمدار و میداندار شوند تا هم بتوانیم از تندروها جلوگیری کنیم و هم مانع قدرت گرفتن جریانی شویم که قائل به دین زدایی از جامعه است.
گفت‌و‌گوهای آقای روحانی با فرماندهان سپاه و سه فراکسیون مجلس، چه تأثیری در متعادل شدن فضای سیاسی کشور داشت؟
یکی از مشکلات ما نبود گفت‌و‌گو در کشور است. به همین دلیل بدبینی در سیاست ما فراگیر شده که در مقابل، تنها راه حل هم گفت‌و‌گو است تا راهی برای خروج از این وضعیت و تضمین منافع ملی در آینده پیدا کنیم. این دیدارها بخشی از شکاکیت‌ها و دل چرکینی‌ها را زدود و برآیند آن همین است که امروز جامعه آرامش بیشتری دارد و از التهابات کاسته شده است.
وضعیت ائتلاف سه گانه اصلاح‌طلبان، اصولگرایان میانه و اعتدالی‌ها در آینده را چطور ارزیابی می‌کنید؟ آقای عارف گفتند شاید به سمت ائتلاف نرویم، اما آقای عبدی گفتند به دلیل وجود احتمال قدرت گرفتن جریان تندرو، همچنان نیازمند ائتلاف هستیم. ارزیابی شما چیست؟
ضمن احترام به جایگاه آقای عارف و نقش تاریخی ایشان در سال ۹۲، اکثر اصلاح‌طلبان، دیدگاه ایشان را رد کردند و گفتند این دیدگاه فردی ایشان است. اگر با برجام، کشور از سراشیبی نجات پیدا کرد یا اگر همه به آینده امیدوار شدند، این امید، محصول ائتلاف است.
ضمن اینکه نمی‌توان ظرفیت رقیب را نادیده گرفت. این جریان توانست نزدیک به ۱۷ میلیون رأی کسب کند. ائتلاف تا اینجا منافع ملی را تأمین کرده است ولو همه منافع جناحی را تأمین نکرده باشد، اما من با آقای عبدی موافقم که ما همچنان با تهدید ثالثی رو به رو هستیم. ضمن اینکه انتخابات ۸۴ برای اضلاع ائتلاف درس عبرت و الگو شده است که اگر رقیب را دست کم بگیریم، گسل‌های سیاسی خود را فعال کنیم و آینده نگر نباشیم، تکرار پدیده احمدی‌نژاد دور از ذهن نیست. رقابت های درون گفتمانی طبیعی است اما معتقدم تهدید ثالث و داستان ۸۴ همچنان زمینه ساز ائتلاف‌های بعدی خواهد بود.
اما اصلاح‌طلبان معتقدند که در تاکتیک، این ائتلاف دستاوردهای مورد انتظار آنان را به دنبال نداشت.
البته این یک مطایبه است و جدی نیست. فراموش نکنیم که در سال‌های پس از ۸۸ اصلاحات واقعاً در حاشیه بود و شاید به کار بردن واژه اصلاح‌طلبی هم هزینه داشت.
آیا جریان اعتدال همچنان در انتخاب‌های آینده به ائتلاف پایبند خواهد بود؟
آقای روحانی در سازمان ملل گفت که اعتدال یک منش، مشی و یک سلوک سیاسی است. ما این منش را هم در اصولگرایان معتدل و هم در اصلاح‌طلبان دیدیم. اعتدالی‌ها، حلقه وصل نزدیکی این دو جریان شدند که از قبل دلخوری‌هایی داشتند. البته بخش تند اصلاحات که به ساختارشکنی رسید، اکنون در جامعه فعالیتی ندارد. یک جریان تند هم در اصولگرایی بود که در فضای ذهنی خود می‌خواست کشور را اداره کند که این جریان هم بیش از گذشته به حاشیه رفت. جریان اعتدال توانست عقلای این دو جریان را دور هم جمع کند و این کار جدیدی نبود.
آقای روحانی با راه‌اندازی مجمع عقلا، در دهه شصت همین کار را کرده بود. امروز نیز اعتدال، حلقه واسط این دو جریان شده است تا منافع ملی حفظ شود، نه منافع جناحی و شخصی. اگر این نگاه حاکم باشد، همچنان موجودیت ائتلاف یک ضرورت است، مگر اینکه جریان تندرو دیگر در بازی نباشد.
برخی از اصلاح‌طلبان این طور بیان می‌کنند که احتمال دارد جریان اعتدال در انتخابات بعدی، به سمت اصولگرایان میانه گرایش پیدا کند، درحالی که اصلاح طلبان بیشترین تلاش‌های انتخاباتی را از خود بروز دادند. به عبارت دیگر، آنان انتظار دارند که اصلاح‌طلبان لیدر انتخابات آینده باشند.
باید به این سؤال فکر کرد. به این معنی که آیا فضای سیاسی کشور همیشه دو قطبی خواهد بود؟ زیرا درسال ۸۴ فضای سیاسی چند قطبی بود. از این‌رو باید در آینده دید نماینده جریان‌های اصولگرای معتدل و اصلاحات چه کسی خواهد بود. من اکنون یک چند قطبی را پیش رو می‌بینم، بویژه چون رقیب تاکنون چهره کاریزمای پرقدرتی نداشته است، امکان دارد شرایط ۸۴ تکرار شود. البته وضعیت سال ۹۲ هم همین گونه و انتخابات چند قطبی بود که در نهایت براساس نظرسنجی‌ها، آقای عارف کنار رفت اما با فرض فعلی، قطعاً سه ضلع ائتلاف می‌توانند نامزدهایی داشته باشند و جریان رقیب هم نامزد خواهد داشت، اما پیش‌بینی من این است که در ۴۰ سالگی انقلاب، همه چهر‌ه های سه ضلع ائتلاف با پختگی ای که به دست آوردند و احساس خطر جریان ثالث، باز هم مانند انتخابات ۹۲، در نهایت به یک گزینه خواهند رسید.
اصلاح‌طلبان می‌گویند در این شرایط جریان اعتدال انگیزه بیشتری دارد که به سمت اصولگرایان میانه متمایل شود.
این گونه نیست. اما در نهایت نظرسنجی‌ها تعیین‌کننده است. جریان اعتدال دنبال منافع ملی است و در پی گزینه‌ای خواهد رفت که مطابق نظرسنجی‌ها رأی‌آوری بیشتری داشته باشد.
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
ذخیره
عضویت در خبرنامه
نظر شما
پرطرفدار ترین عناوین